بنشسته سر راهش ، شايد ز سفر آيد
تا چند بنالم زار شب تا سحر از هجرش
كوكب شِمُرم هر شب ، شايد كه سحر آيد
هر دم كه رخش بينم خواهم دگرش ديدن
بازش نگرم شايد يك بار دگر آيد از ديده نهان اما اندر دل من جايش
او را طلبم هر شب شايد كه ز در آيد
با كس نتوانم گفت من راز درون خویش
كز درد غم هجرش دل را چه به سر آيد
مي سوزم و مي سازم از درد فراق اما
تير غم او بر دل افزون ز شمَر آيد"حيران" به فغان تا کی با محنت و غم همدم
یارب نظری کان شاه از پرده بدر آید
+ نوشته شده در جمعه ۱۶ مرداد ۱۳۹۴ساعت 17:50 توسط صباع | سلام بر مدافعان حرم...
ادامه مطلبما را در سایت سلام بر مدافعان حرم دنبال می کنید
برچسب : یارب, نویسنده : nasim84 بازدید : 32 تاريخ : سه شنبه 31 مرداد 1396 ساعت: 1:36